امروزه سازمانها به دلیل تغییرات روزافزون در محیطهای اقتصادی، کسب و کار، عملیات، توسعه فن آوریهای جدید، رقابت،
پدیدههای نوظهور، جهان شمولی بازارها، پیچیدگیهای قوانین و مقررات و الزامات، افزایش انتظارات مشتریان و وقوع
تقلبات، با چالشهای گوناگون روبرو میباشند.
سلامت، ثبات و پایداری سازمانها در چنین محیط پر تلاطمی به طور یقین مستلزم برخورداری آنها از نظام راهبری
اثربخش، مدیریت ریسک و استقرار نظام کنترلهای داخلی مناسب، به منظور حصول اطمینان از دستیابی به اهداف آن، از
جمله، اثربخشی و کارآیی عملیات، گزارشگری قابل اتکا، رعایت قوانین و مقررات و در نهایت دستیابی به تعالی سازمانی و
بهبود عملیات میباشد.
مراجع حرفهای برای پاسخگویی به نیاز سازمانها در حوزه کنترلهای داخلی و ایجاد یکنواختی و هماهنگی مبادرت به
انتشار چارچوبهای کنترل داخلی نمودهاند. چارچوبهای مزبور، بدنه و ساختار و اصول راهبردی است که قالب و الگویی را
برای سازمانها ارائه میدهد تا بتوانند براساس آنها ساختار، فرآیند، یا محیط و یا گروهی از فعالیتها و روشهای خاص
خود را از ابعاد کفایت، طراحی و اجرای مؤثر و کارآمد کنترلها، مورد شناخت و ارزیابی قرار دهند